زندگی نامه حضرت فاطمه (س)
زندگینامه حضرت فاطمه زهرا(س)
نام: فاطمه بنت محمد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: دخترم از این جهت «فاطمه» نامیده شده که خداوند او و دوستانش را از آتش جهنم رهایى بخشیده است.
کنیه: امابیها وامالنّبى (ص)
القاب: صدیقه، مبارکه، طاهره، راضیه، مرضیه، زکیّه، محدّثه و بتول.
مشهورترین لقب آن حضرت «زهرا» است.
منصب: معصوم سوم و یکى از پنج بانوى قدسى. همچنین آن حضرت، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم نیز هست.
تاریخ ولادت: بیستم جمادى الآخره سال پنجم بعثت.
برخى سال تولد آن حضرت را، دوم بعثت و برخى دیگر پنج سال قبل از بعثت پیامبر)ص)، سالى که قریش، کعبه را تجدید بنا کرد، مىدانند. آن حضرت، آخرین دختر پیامبر اکرم (ص) و محبوبترین آنان نزد رسول خدا (ص) بود.
محل تولد: مکه معظّمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى)
نسب پدرى: رسول خدا محمد مصطفى (ص) بن عبدالله بن عبد المطلب(ع)
مادر: خدیجه بنت خویلد. این بانوى مکرّمه که امالمؤمنین و جدّه ائمهمعصومین (ع) است، نخستین همسر و یاور پیامبر اکرم (ص)
بود که با جان و مال خویش در خدمت آن حضرت بوده و نهال اسلام را آبیارى و بارور کرد. به همین دلیل خداوند متعال وى را در
ردیف زنان مقدس و عرشى قرار داده است. پیامبر اکرم(ص) درباره شخصیت خدیجه و خدماتش فرمود:
وَاللّهِ ما أبدَلَنى اللّهُ خَیْراً مِنْها، امَنَتْ بى حینَ کَفَرَ النّاسُ وَ صَدَقَتْنى اِذْ کَذَبَنى النّاسُ وَ واسَتْنى بِمالِها اِذ حَرَمنى النّاسُ وَرَزَقَنى مِنْهاَ اللّهُ
الْوَلَدَ دُونَ غَیْرِها مِنَ النِّساءِ.(۱)
سوگند به خدا بهتر از او را خداوند براى من جایگزین نکرده است. او به من ایمان آورده بود در حالى که مردم کفر ورزیده بودند؛ و
مرا تصدیق کرده، در حالى که مردم تکذیبم کرده بودند؛ و با اموالش با من مواسات کرده، در حالى که مردم محرومم کرده بودند؛ و
خداوند از او به من فرزندانى روزى کرد و از سایر زنان چنین موهبتى نصیبم نشد.
مدت همسرى با امام على(ع): از سال دوم هجرى در سن نه سالگى تا سال یازدهم، به مدت نه سال.
تاریخ و علت شهادت: سوم جمادى الآخر سال ۱۱ هجرى، ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به خاطر تألمات و رنجهایى که
پس از وفات رسول خدا(ص) و غصب خلافت امیرالمؤمنین على (ع) متحمل شده بود و پس از چهل (یا۴۵) روز بیمارى به شهادت
رسید.
محل دفن: نامعلوم است. ممکن است مزار آن حضرت، در قبرستان بقیع یا در روضه پیامبر اکرم (ص) یا در منزل آن حضرت (ص) و یا در مکان دیگرى باشد که بنا به وصیت آن حضرت، محل دفن ایشان از چشم دیگران پنهان مانده است.
همسرارجمند: امیرالمؤمنین، امام علىبن ابى طالب(ع)
فرزندان: ۱٫ امام حسن مجتبى (ع). ۲٫ امام حسین (ع). ۳٫ زینب کبرى (س). ۴٫ امکلثوم (س)
همچنین حضرت فاطمه (س) فرزندى را حامله بود که پیامبر اکرم (ص) وى را «محسن» نامیده بود و پس از رحلت رسول خدا
(ص) بر اثر فشارهاى روحى و قرارگرفتن حضرت فاطمه ) س) بین در و دیوار خانه، توسط مهاجمان، سقط شد.
اصحاب و یاران: ۱٫ ام هانى بنت أبى طالب. ۲٫ أمامه بنت ابى العاص. ۳٫ أسماء بنت عمیس. ۴٫ ام سلمه. ۵٫ ام ایمن. ۶٫ فضّه.
۷٫ سلمى بنت عمیس (همسر حمزه سیّدالشهداء) و …
زمامداران معاصر: ۱٫ پیامبر اکرم، حضرت محمد (ص) (۱۱-۱ق.). ۲٫ ابوبکربن ابى قحافه (۱۳-۱۱ق).
به خاطر مقام معنوى و عرفانى حضرت فاطمه زهرا (س) پدرش، حضرت محمد (ص) او را بسیار گرامى مىداشت و بر همگان
برترى مىداد. در این باره، روایات فراوانى است که به نقل چند روایت از آن ها بسنده مىکنیم:
۱٫ قالَ رسول اللّه (ص): یا فاطِمَه! ألاتَرْضِینَ أن تَکُونی سَیِّدَهُ نِساءِ الْعالَمینَ وَسَیِّدَهُ نِساءِ هذِهِ الاُمّهِ وَ سیِّدَهُ نِساءِ الْمُؤمِنینَ.(۲)
اى فاطمه! آیا خوشحال نیستى از اینکه سیّده بانوان دو جهان (دنیا و آخرت) و سیده زنان این امت (اسلام) و سیّده بانوان مؤمنان هستى؟
۲٫ خَرَجَ النَّبِیُ (ص) وَهُوَ آخِذُ بَیَدِ فاطِمهَ، فَقالَ: مَنْ عَرَفَ هذِهِ فَقَدْ عَرَفَها وَمْنَ لَمْ یَعْرِفْها فَهِىَ فاطِمَهُ بِنْتَ محُمَّدٍ وَ هِىَ بَضْعَهُ مِنّى، وَ هِىَ
قَلْبى، وَ رُوحى اَلّتى بَیْنَ جَنْبى، فَمَنْ آذاها فَقَدْ آذانى وَ مَنْ آذانى فَقَد آذى اللّه تَعالى.(۳)
پیامبر اکرم (ص) در حالى که دست فاطمه را گرفته بود، ز منزل بیرون آمد و فرمود:هر کسى این شخص را مىشناسد، که
مىشناسد، و هر کسى او را نمىشناسد، بداند که او فاطمه، دختر محمد مصطفى (ص) است. او نوردیده من، قلب من و روح من در
کالبد من است. هر کس او را بیازارد، مرا آزرده است، و هر کس مرا آزار دهد، خداى سبحان را آزرده است.
۳٫ قال رَسُولُ اللّهِ (ص): یا فاطِمَه! اَنَاللّه عزَّوَجَلَّ یَغْضِبُ لِغَضَبِکَ وَ یَرْضى لِرَضاکَ.(۴)
اى فاطمه! خداى عزّوجلّ با خشم تو به خشم خواهد آمدو با رضایت تو راضى خواهد شد.
بدین گونه، پیامبر اکرم(ص) فضیلت و برترى فاطمه زهرا (س) را بر اطرافیان و مسلمانان عصر خویش اعلام نمود؛ اما پس از
رحلت پیامبر گرامى (ص) و در عصر خلیفه اوّل (ابى بکربن ابى قحافه) فاطمه زهرا (س) در حالى که در فراق پدرش شدیداً
اندوهگین بود، مورد بىمهرى و حتى اسائه ادب متولیان امور قرار گرفت. آنان هم از جهت سیاسى، هم از جهت اقتصادى و هم از
جهت عاطفى صدمات شکنندهاى بر آن حضرت روا داشتند، به گونه اى که این الگوى بانوان عالم پس از رحلت پدرش بیش از ۹۵ یا
۷۵ روز زنده نماند و از این مدت نیز حدود ۴۵ روز را در بستر بیمارى به سر برد.
داستان ذیل که از منابع اهل سنّت نقل شده است، نشان دهنده حرمان و آزارهایى است که فاطمه زهرا (س) از سوى زمامداران عصر خویش دیده و نیز نشانى است از عدم رضایت آن حضرت از آنان.
اِنَّ فاطِمَهَ تَمسَّکَتْ بِحَقِّها بِالْکامِل، وَ عَلِمَتْ بِالْمُناقِشاتِ الَّتى دارَتْ بَیْنَ زَوجِها وَ الصّدیق وَ عُمَرِ، فَاعْتَکَفَتْ فى مَنْزِلِها وَ امْتَنَعَتْ عَنْ
مُقابِلَهِ الصِدّیق، اِلى أنَ قالَ عُمَر لاَبى بَکر: اِنْطَلِقْ بنا اِلى فاطِمَه فَإنّا قَدْ اَغْضَبْناها وَ اسْتَأذَنا عَلى فاطِمَه فَلَمْ تَأذَنْ لَهُما. فَأِتیا عَلِیّاً فَکَلَّماهُ….(۵)
فاطمه (س) خواهان تمام حقش بود و از مناقشاتى که بین همسرش، على(ع) (درباره خلافت) و ابوبکر و عمر جریان داشت،با خبر
بود. آن حضرت، معتکف خانه خویش شده و از روبهرو شدن با خلیفه امتناع مىورزید تا اینکه روزى عمر به ابى بکر گفت: بامن بیا
تا نزد فاطمه (س) برویم؛ چه اینکه ما او را به خشم آوردهایم. به درِ خانه فاطمه (س) آمدند و از او تفاضاى ملاقات نمودند. آن
حضرت به آنها اجازه ملاقات نداد. آنان نزد على (ع) آمدند و با او سخن گفتند (و از وى درخواست ملاقات با فاطمه (س) را نمودند).
با وساطت على (ع) آنان اجازه ملاقات یافته و بر حضرت فاطمه(س) وارد شدند و روبهروى آن حضرت نشستند. حضرت فاطمه
(س) چهره از آنها به سوى دیوار برگرداند. آنان به فاطمه (س) سلام گفتند. فاطمه (س) با صداى ضعیفى جواب سلام داد.
ابوبکر آغاز سخن کرد و گفت: اى دخت رسول خدا! سوگند به خدا، براى من قرابت پیامبراکرم (ص) دوست داشتنىتر است از
قرابت با خود من، و تو نزد من، محبوبتر از دخترم، عایشه هستى. سوگند به خدا دوست داشتم روزى را که پدرت رسول خدا (ص)
وفات یافت، من هم مرده بودم و پس از او زنده نمانده بودم.
آیا تو گمان دارى که من تو را بشناسم و فضل و شرفت را بدانم، در عین حال از حقت و از میراث پدرت رسول خدا(ص) تو را باز
دارم؟ آیا تو از پدرت، پیامبر اکرم (ص) نشنیدى که فرموده بود: «آنچه از ما به جاى مانده است، ارث برده نمىشود. آنها صدقه است؟»
در این هنگام، فاطمه (س) گفت: آیا مىخواهید حدیثى را از رسول خدا(ص) براى شما روایت کنم تا شما آن را بدانید و به آن عمل
نمایید؟ آنها گفتند: بلى، مىخواهیم بشنویم.
فاطمه (س) گفت: آیا از پیامبر اکرم (ص) نشنیده بودید که فرمود: «رضایت فاطمه، رضایت من است و خشم فاطمه، خشم من است.
پس هر کس که فاطمه را دوست بدارد، مرا دوست داشته است و هر کسى فاطمه را خشنود کند، مرا خشنود کرده است و هر کس
فاطمه را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است».
آن دو گفتند: بلى این حدیث را از پیامبر (ص) شنیده بودیم.
فاطمه (س) گفت: پس من خدا و فرشتگانش را گواه مىگیرم که شما مرا به خشم آوردید و خشنودى مرا فراهم نکردید. هر آینه من در
حالى پیامبراکرم (ص) را دیدار مىکنم که از شما در نزد او شکوهمندم.
ابوبکر گفت:اى فاطمه! من از خشم پدرت و از خشم تو به خدا پناه مىبرم.
در این هنگام ابوبکر به شدت گریست. او به قدرى گریه کرد که نزدیک بود جان به لب شود.
باز فاطمه (س) به آنها گفت: به خدا سوگند در هر نمازى که بر پاى دارم، شما را نفرین مىکنم.
آنان از نزد فاطمه (س) بیرون رفتند. ابوبکر در حالى که مردم، اطرافش را گرفته بودند و او گریه مىکرد، گفت: هر یک از شما با
محرم خویش شب را به صبح مىرسانید و به خانواده خود شادمان هستید، مرا ترک کردید. من در شادى شما نیستم. مرا به بیعت شما
نیازى نیست، بیعت مرا پس گیرید و….
آرى، این چنین بود وضعیت حضرت فاطمه (س) پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و متولیان امور. آنان در خصوص سفارش قرآن
نسبت به اقربا و اهل بیت پیامبر(ص) (قُلْ لا اَسْئَلُکُم عَلَیْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِى القُربى) این گونه عمل کرده و مزد رسالت را دادند!
رویدادهاى مهم:
۱٫ سهیم بودن حضرت فاطمه(س) در تحمل رنج و آزار مسلمانان و تبعید و محاصره خاندان پیامبر اکرم (ص) در شعب ابوطالب، به
۲٫ مدت سه سال، توسط قریش.
۲٫ درگذشت مادرش، خدیجه کبرى (س) در سال دهم بعثت، سه سال پیش از هجرت پیامبر اکرم (ص)، پس از رهایى از محاصره شعب ابوطالب.
۳٫ هجرت از مکه معظّمه به مدینه مشرّفه، در ربیع الاول سال سیزدهم بعثت، بههمراه خاندان پیامبر اکرم (ص) و سایر مسلمانان.
۴٫ تسکین آلام و رنجهاى پیامبر اکرم (ص) در مسافرتها و غزوات آن حضرت.
۵٫ خواستگارى على بن ابىطالب (ع) از حضرت زهرا (س) و موافقت پیامبراکرم (ص) و حضرت زهرا (س) با آن.
۶٫ برگزارىِ مراسم عقد ازدواج حضرت زهرا (س) با امام على (ع) در سال دوم هجرى.
۷٫ تولد امام حسن مجتبى (ع)، نخستین فرزند خانواده، در نیمه رمضان سال سوم (یا دوم) هجرى.
۸٫ تولد امام حسین(ع) در شعبان سال چهارم (یا سوم) هجرى، زینب کبرى، در سال پنجم هجرى و ام کلثوم، در هفتم هجرى.
۹٫ وقوع جنگ احد و کشته شدن برخى از یاران نزدیک پیامبر (ص) از جمله، حمزه، عموى آن حضرت، در شوال سال سوم هجرى،
و اندوه و گریه فاطمه زهرا(س) در شهادت حمزه )ره)
۱۰٫ وقوع نبرد خیبر میان مسلمانان و یهودیان، و پیروزى پیامبر اکرم (ص) در این جنگ، و اعطاى باغ فدک (از اراضى خیبر) به
دخترش فاطمه زهرا (س)، در سال هفتم هجرى.
۱۱٫ وقوع مباهله میان پیامبر اکرم (ص) و مسیحیان نجران، و حضور حضرت على (ع)، فاطمه زهرا (س) و حسنین (ع) به همراه
پیامبر (ص) در این مباهله.
۱۲٫ رحلت جانسوز پدرش، حضرت محمد (ص)، در ۲۸ صفر سال یازدهم هجرى، و اندوه شدید و سوگوارى حضرت فاطمه (س) در این مصیبت.
۱۳٫ انتخاب ابىبکر بن ابى قحافه به خلافت، توسط گروهى از مهاجران و انصار مدینه، پس از رحلت پیامبر اسلام (ص)، در سال یازدهم هجرى.
۱۴٫ اعتراض امام على (ع) و طرفداران اهل بیت (ع) به انتخاب ابى بکر و تحصن گروهى از صحابه پیامبر (ص) در خانه فاطمه زهرا (س)
۱۵٫ حمله مأموران خلیفه اوّل به دستور عمر بن خطاب به خانه فاطمه زهرا(س) جهت شکستن تحصن طرفداران اهل بیت (ع) و
اخراج اجبارى امام على (ع) و بیعت ایشان با ابوبکر.
۱۶٫ امتناع فاطمه (س) از اخراج اجبارى همسرش على (ع) و بستن درِ خانه بر روى مأموران حکومتى.
۱۷٫ شکستن حرمت خاندان پیامبر اکرم (ص) از سوى مأموران خلیفه، در سوزاندن درِ خانه فاطمه (س) و تخریب درِ نیمسوز بر
روى فاطمه(س)، و شکستن پهلوى آن حضرت، در هنگام ورود اجبارى به خانه و بردن حضرت على (ع) به مسجد النبى (ص).
۱۸٫ سقط جنین فاطمه (س) در پى تهاجم وحشیانه مأموران خلیفه و فشار فاطمهزهرا(س) بین دیوار و در نیمسوز خانه آن حضرت.
۱۹٫ غصب باغ فدک فاطمه زهرا (س) توسط حکومت وقت و اسائه ادب عمر بن خطاب به آن حضرت در پاره کردن سند ملکیت فدک.
۲۰٫ رفتن فاطمه زهرا(س) به مسجدالنبى (ص) و سخنرانى مستدل و اعتراضآمیز آن حضرت به رفتارهاى نارواى خلیفه و اطرافیان وى.
۲۱٫ آغاز بیمارىِ دراز مدت فاطمه زهرا (س) و عزلتگزینى و دورى جستن آن حضرت از مردم.
۲۲٫ عدم اجازه فاطمه زهرا (س) به ابوبکر بن أبى قحافه و عمر بن خطاب براى ملاقات با آن حضرت.
۲۳٫ ملاقات ابوبکر و عمر با فاطمه زهرا (س) با وساطت امام على (ع) و اظهار صریح فاطمه زهرا (س) از عدم رضایت ازآن دو.
۲۴٫ وصیت فاطمه زهرا (س) به همسرش، امام على (ع)، در واپسین روزهاى زندگى خویش.
۲۵٫ شهادت فاطمه زهرا (س)، دختر جوان پیامبر اکرم (ص)، تنها پس از گذشت ۹۵ روز از رحلت آن حضرت، در سوم جمادى الثانى سال یازدهم هجرى.
۲۶٫ غسل و کفن نمودن بدن مطهر فاطمه زهرا (س) به دست امام على (ع) با کمک اسماء بنت عمیس، و تشییع جنازه وى توسط چند نفر از خواص شیعه، و دفن شبانه آن حضرت به دور از چشم دیگران با سفارش خود فاطمه زهرا (س)
۱٫ اهل البیت، ص۱۰۰٫
۲٫ همان، ص ۱۲۸٫
۳٫ اهل البیت، ص۱۵۳؛ کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج۲، ص۲۴٫
۴٫ کشف الغمه فى معرفه الائمه، ج۲، ص۲۴٫
۵٫ اهل بیت، ص۱۶۸٫
برگرفته شده از کتاب ” خاندان عصمت علیهم السلام ” تالیف سید تقى واردى