متن پیام شما


زندگی نامه امام حسن (ع)

یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ | زندگی نامه ائمه | بازدید : 1509

زندگینامه امام حسن (ع)

نام: حسن بن علی .

کنیه: ابو محمد.

نام و کنیه آن حضرت را پیامبر اکرم (ص) تعیین فرمودند.

القاب: مجتبى، سیّد، سبط، زکى، تقى، حجت، برّ، امین، زاهد و طیّب.

منصب: معصوم چهارم، امام دوم شیعیان و پنجمین خلیفه اسلامى.

تاریخ ولادت: نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرى. برخى نیز تولد آن حضرت را سال دوم هجرى دانسته‏اند. او نخستین فرزند امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) است.

محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى‏کنونى).

نسب پدرى: امیرالمؤمنین، امام على بن ابى‏طالب بن عبدالمطلب.

مادر: فاطمه زهرا، دختر پیامبر (ص).

مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امیرالمؤمنین(ع)، در رمضان سال چهلم تا صفر سال پنجاه هجرى، به مدت ۱۰ سال.

از این مدت، هفت ماه و ۲۴ روز را عهده‏دار امر خلافت مسلمین بود و سپس طى صلحى، آن را به معاویه بن ابى سفیان واگذار کرد.

تاریخ و سبب شهادت: ۲۸ صفر سال پنجاه هجرى، در سن ۴۷ سالگى، به‏وسیله زهرى که همسرش، جعده بنت اشعث، به تحریک معاویه بن ابى سفیان، به آن حضرت خورانیده بود، پس از چهل روز مسمومیت و بیمارى، به شهادت نایل آمد.

محل دفن: قبرستان بقیع، در مدینه منوّره، در کنار قبر جدّه‏اش، فاطمه بنت اسد.

همسران: ۱٫ ام بشیر بنت ابى مسعود. ۲٫ خوله بنت منظور. ۳٫ ام اسحاق بنت طلحه. ۴٫ سلمى بنت امرء القیس. ۵٫ جعده بنت اشعث. ۶٫ ام کلثوم بنت فضل بن عباس. ۷٫ هند بنت عبدالرحمن بن ابى بکر.

فرزندان:

الف) پسران: ۱٫ زید. ۲٫ حسن مثنى. ۳٫ عمر. ۴٫ قاسم. ۵٫ عبدالله. ۶٫ عبدالرحمن. ۷٫ ابوبکر. ۸٫ حسین اثرم. ۹٫ طلحه.

ب) دختران: ۱٫ ام حسن. ۲٫ ام حسین. ۳٫ فاطمه. ۴٫ ام سلمه. ۵٫ ام عبداللّه. ۶٫ رقیه. برخى مورخان تعداد فرزندان امام حسن (ع) را بیش از این مى‏دانند؛ اما همگى اتفاق دارند که نسل آن حضرت، تنها از طریق حسن مثنى و زید ادامه یافته است. از میان فرزندان امام حسن (ع) چهار تن در سرزمین کربلا، در رکاب عمویشان، امام حسین(ع) به شهادت رسیده و یکى از آنان (حسن مثنى) نیز در آن معرکه به شدت زخمى شد و سپس بهبودى یافت.

اصحاب و یاران:

۱٫ ابراهیم بن مالک اشتر.
۲٫ عبداللّه بن عباس.
۳٫ ابو ثمامه صیداوى.
۴٫ جابر بن عبدالله انصارى.
۵٫ جاریه بن قدامه.
۶٫ جبله بن على شیبانى.
۷٫ حبیب بن مظاهر اسدى.
۸٫ حذیفه بن اسید غفارى.
۹٫ رفاعه بن شداد.
۱۰٫ سعید بن قیس همدانى.
۱۱٫ قیس بن سعد انصارى.

۱۲٫ سعید بن مسعود ثقفى.
۱۳٫ سلیم بن قیس هلالى.
۱۴٫ صعصعه بن صوحان عبدى.
۱۵٫ عامر بن واثله کنانى.
۱۶٫ عمر بن ابى سلمه.
۱۷٫ کمیل بن زیاد نخعى.
۱۸٫ ابو مخنف، لوط بن یحیى.
۱۹٫ مسیّب بن نجبه فزارى.
۲۰٫ میثم بن یحیى تمّار.
۲۱٫ سعد بن مسعود ثقفى.

زمامداران معاصر:

۱٫ پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) (۱۱-۱ ق.).

۲٫ ابى بکر بن ابى قحافه (۱۳-۱۱ ق.).

۳٫ عمر بن خطاب (۲۳-۱۳ ق.).

۴٫ عثمان بن عفان (۳۵-۲۳ ق.).

۵٫ امیرالمؤمنین، على بن ابى‏طالب (ع) (۴۰-۳۵ ق.).

۶٫ معاویه بن ابى سفیان (۶۰-۳۵ ق.).

از میان زمامداران فوق، پیامبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) علاقه و محبّت ویژه اى به امام حسن (ع) داشتند. سخنان و سیره عملىِ پیامبر اسلام(ص) با امام‏حسن و برادرش، امام حسین(ع) گویاى شدت محبّت آن حضرت به این دو بزرگوار بوده است که مورخان و محدثان اهل سنّت و شیعه، آنها را به طور متواتر نقل کرده‏اند؛ از جمله، پیامبر اکرم (ص) درباره آنان فرمود:

«اَلْحَسَنُ و اَلْحُسَیْنُ سِیِّدا شَبابِ اَهْلَ الْجَنَّهِ»(۱) و «رَیْحانَتاىَ مِنْ هذِهِ الْاُمَّهِ»(۲) و «هذانِ اِبْناىَ وَاِبْنا اِبْنَتىَّ، اَللَّهُمَّ اِنّکَ تَعْلم اِنّى اُحِبّهُهُما فَأحِبَّهُما»(۳).

و در جاى دیگر فرمود:

مَنْ اَحبَّ الْحَسَنَ وَ الحُسَیْنَ أحَبَبتُهُ وَمَنْ اَحْبَبْتُهُ اَحبَّهُ اللّهُ، وَمَنْ اَحَبَّهُ اللَّهُ اَدْخَلَهُ الْجَنّهَ، وَمَنْ اَبْغَضَهُما اَبْغَضْتُهُ وَمَنْ اَبْغَضْتُهُ اَبْغَضَهُ اللَّهُ وَمَن أبْغَضَهُ اللّهُ اَدْخَلَهُ النار.(۴)

همچنین درباره امام حسن (ع) فرمود: «حَسَنٌ مِنّی وَاَنَا مِنْهُ اَحَبَّ اللّهُ مَنْ اَحَبَّهُ».(۵)

حضرت على (ع) نیز امام حسن (ع) را در همه امور کمک‏کار و در کنار خود داشت. وصیت‏هاى آن حضرت به امام حسن (ع) معروف و مشهور است و در نهج‏البلاغه به تفصیل نقل شده است. آن حضرت به خاطر فضیلت‏ها و ارزش‏هایى که در وجود امام حسن(ع) سراغ داشت، وى را وصى و جانشین و امام پس از خود معرفى کرد. در این باره ادله و حجت‏هاى بسیارى در دست است؛ از جمله، روایتى است از سلیم بن قیس هلالى که گفت:

شَهِدْتُ اَمیرَالمُؤمِنینَ(ع) حینَ اَوْصى‏ اِلى‏ اِبْنِهِ الْحَسَن وَاَشْهَدَ عَلى‏ وَصیّتِهِ الْحُسَیْنَ وَمُحَمّداً وَجَمیعَ وُلْدِهِ ورُؤَساءَ شیعَتِهِ وَاَهْلَ بَیْتِهِ. ثُمَّ دَفَعَ الیْهِ الْکِتابَ وَالسَّلاحَ وَقالَ لَهُ: یا بُنىّ أمَرَنی رَسُولُ اللّه (ص) اَنْ اَوْصى‏ اِلَیْکَ وَاَدْفَعُ اِلَیکَ کُتُبى وَسَلاحی کَما اَوْصى‏ اِلَىَّ وَدَفَعَ اِلىّ کُتُبَهُ وَسَلاحَهُ، وَاَمرنی اَنْ آمُرَکَ اِذا حَضَرَکَ الْمَوْتَ أنْ تَدْفَعَها اِلى‏ اَخیکَ الَحُسَیْنَ….(۶)

سلیم بن قیس گفت: من شاهد بودم آن زمانى را که امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش، امام حسن (ع) وصیت نمود و بر این وصیت، تمام فرزندان خویش، از جمله امام حسین، محمد بن حنفیه و رؤساى شیعه و اهل بیت خویش را گواه گرفت. سپس ودایع امامت، مانند کتاب و سلاح، را به امام حسن (ع) داد و به وى گفت: اى فرزندم! پیامبر گرامى (ص) به من دستور داد تا به تو وصیت کنم، سلاح و کتابم را به تو بدهم، همان طورى که او به من وصیت کرد. آن حضرت به من دستور داد تا تو را امر نمایم به این که هرگاه مرگ تو را فرا گیرد، آنها را به برادرت، حسین (ع) تحویل دهى (و امامت را به وى بسپار)

سه خلیفه اوّل نیز با آن حضرت رفتارهاى مناسبى داشته و با دیده احترام مى‏نگریستند؛ اما معاویه، که پس از شهادت امیرالمؤمنین، على (ع) خود را خلیفه بلامنازع مسلمانان مى‏پنداشت، با مکر و حیله، یاران و بزرگان قوم را از اطراف امام حسن (ع) دور کرده و آن حضرت را در میدان سیاست و حکومت تنها گذاشت.

امام حسن (ع) گرچه تلاش زیادى نمود تا در برابر تهاجم سنگین سیاسى و نظامىِ معاویه از خلافت به حق خویش دفاع کند، اما با خیانت بسیارى از سردمداران و کوتاهى سران اقوام و طوایف، آن حضرت با تعداد اندکى از شیعیان، تنها مانده و ناچار به صلح با معاویه شد. معاویه با این که صلح‏نامه را با گواهى برخى از صحابه پیامبر (ص) امضا کرده بود، اما به آن پاى‏بند نبوده و بر خلافش عمل نمود؛ از جمله، براى قتل امام حسن (ع) مکر اندیشید و همسر آن حضرت را به مسموم و شهید نمودن ایشان وادار ساخت.

رویدادهاى مهم:

۱٫ از دست دادن جدّش، پیامبر اسلام (ص)، در سال یازدهم هجرى.

۲٫ فشارهاى روانى مخالفان بر پدر و مادرش، پس از رحلت پیامبر اسلام (ص).

۳٫ از دست دادن مادر خود، فاطمه زهرا (س)، در سال یازدهم هجرى.

۴٫ حضور در برخى از جنگ‏هاى مسلمانان علیه مشرکان، در عصر خلیفه دوم و خلیفه سوم.

۵٫ ایجاد مهمان‏پذیر (مضیف) براى پذیرایى از مهمانان و مستمندان.

۶٫ آبرسانى به خلیفه سوم، عثمان بن عفّان (که در محاصره انقلابیون مسلمان قرار داشت).

۷٫ همراهى با پدرش، حضرت على (ع)، در تصدىِ خلافت اسلامى، پس از کشته شدن عثمان بن عفّان به دست انقلابیون.

۸٫ فرماندهىِ لشکر در جنگ‏هاى جمل، صفین و نهروان، در رکاب حضرت على(ع).

۹٫ از دست دادن پدرش، حضرت على (ع)، در ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجرى.

۱۰٫ تصدىِ غسل، نماز و دفن پیکر امام على (ع) و پنهان نمودن قبرش از چشم مردم.

۱۱٫ بیعت مردم با امام حسن (ع) در مسجد کوفه، پس از شهادت امیرالمؤمنین، على (ع).

۱۲٫ تصدىِ خلافت اسلامى، در ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجرى.

۱۳٫ مکاتبات و ارسال پیام‏ها میان امام حسن (ع) و معاویه.

۱۴٫ اعدام شدن دو جاسوس معاویه، در کوفه و بصره به فرمان امام حسن (ع).

۱۵٫ اعلان جنگ معاویه علیه امام‏حسن(ع) و حرکت لشکریان شام به سوى کوفه.

۱۶٫ اعلان آماده‏باش سپاهیان امام حسن (ع) و تهیه مقدمات جنگ در شهرها.

۱۷٫ خیانت برخى از فرماندهان سپاه امام حسن (ع) و پیوستن به سپاه معاویه.

۱۸٫ زخمى شدن امام حسن مجتبى (ع) در ساباط مدائن به دست جراح بن سنان (یکى از منافقان فرقه خوارج).

۱۹٫ افزایش توان نظامى و روحى سپاه معاویه و کاهش تدریجىِ سپاهیان امام‏حسن(ع).

۲۰٫ پذیرش صلح تحمیلى با معاویه و واگذارى خلافت اسلامى به وى در جمادى الاوّل (یا ربیع الأول) سال ۴۱ هجرى.

۲۱٫ تعهد معاویه بر مفاد صلحنامه امام حسن (ع) و نقض آن، پس از سیطره کامل بر شهرهاى اسلامى.

۲۲٫ بازگشت امام حسن (ع) و خاندان امیرالمؤمنین(ع) از کوفه به مدینه مشرفه.

۲۳٫ دسیسه معاویه در بیعت گرفتن از مردم براى ولایت عهدىِ فرزندش، یزید و واهمه او از امام حسن (ع).

۲۴٫ تحریک و فریب جعده بنت اشعث کندى، همسر امام حسن (ع)، توسط معاویه براى کشتن امام حسن (ع) به طور پنهانى.

۲۵٫ مسمومیت امام حسن (ع) به دست همسرش، جعده بنت اشعث کندى و شهادت آن حضرت پس از چهل روز بیمارى، در ۲۸ صفر سال پنجاه هجرى، در مدینه مشرفه.

۲۶٫ ممانعت عایشه، همسر پیامبر (ص)، مروان و هواداران بنى‏امیّه از دفن پیکر امام حسن (ع) در کنار مرقد مطهر پیامبر اکرم (ص).

۲۷٫ دفن امام حسن(ع) درقبرستان بقیع، در جوار مرقد جده‏اش، فاطمه بنت‏اسد(س).

——————————————————————————–

۱٫ بحار الأنوار، ج‏۲۲، ص ۵۰۲، باب ۱، ح ۴۸؛ اهل البیت، ص ۲۷۳؛ مناقب آل أبى طالب، ج‏۳، ص ۱۶۳٫

۲٫ بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۷۳، باب ۵۰، ح ۴۰؛ الإرشاد، ج‏۲، ص ۲۸ (با اندکى اختلاف در عبارت).

۳٫ الإرشاد، ج‏۲، ص ۲۷٫

۴٫ همان، ج‏۲، ص ۲۸٫

۵٫ بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶، باب ۱۲، ح ۶۶٫

۶٫ کشف الغمه فى معرفه الأئمه، ج‏۲، ص ۱۰۲٫

برگرفته شده از کتاب ” خاندان عصمت علیهم السلام ” تالیف سید تقى واردى